یارو داشته تو قبرستون خرما خیرات میکرده یهو یه نفر میاد یه مشت برمیداره طرف شاکی میشه میگه : پدرت خوب یه نفر مرده اتوبوس که چپ نکرده
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی
welcome